خبرگزاری مهر،گروه بین الملل-الله کرم مشتاقی: تهاجم پرحجم ارتش رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه که به "بهانه تنبیه متجاوز" و در پی پرتاب یک موشک از محلی نامعلوم در غزه توسط گروهی نا مشخص به بخشهای خالی از سکنه سرزمین های اشغالی صورت گرفته، نه تنها توجیه نظامی، بین المللی و امنیتی ندارد بلکه طبق مواد ۱ تا ۷ و قاعده تناسب در اساسنامه دیوان کیفری بین المللی، رفتار رژیم صهیونیستی مصداق بارز جنایت جنگی محسوب می شود.
اگر چه رژیم صهیونیستی در توجیه حملات گسترده اخیر خود که به عنوان سنگین ترین تهاجم پس از جنگ۵۱ روزه سال ۲۰۱۴ از آن یاد می شود، عنوان داشته که این رژیم هر نقطه ای که موشک از آن محل به سوی سرزمین های اشغالی پرتاب می شود را مورد حمله قرار میدهد اما واقعیت را باید در معادلات پنهان سیاسی داخلی و منطقه ای این رژیم جستجو کرد.حداقل چهار دلیل می توان برای رفتار جنون آمیز اسرائیل در قبال غزه بر شمرد.
۱- شخصیت فردی لیبرمن و نگاه او به آینده
به راستی خشونت موشه دایان، یک دندگی شارون و جنون نتانیاهو در لیبرمن جمع شده اند با این تفاوت که لیبرمن خود، عنصر خودشیفتگی و بلند پروازی را نیز به آن افزوده است. آویگدور لیبرمن ۵۸ ساله از وقتی که وارد معادلات سیاسی رژیم صهیونیستی شده همواره تلاش داشته خود را مهره ای وفادار به جناح راست صهیونیسم بداند، لیبرمن که خود متولد شوروی سابق (جمهوری مولداوی) است و بعدها به اسرائیل مهاجرت کرده شدیدترین مواضع در مقابل نه تنها گروه های فلسطینی بلکه اعراب ۴۸ که شهروند این رژیم محسوب می شوند را اتخاذ کرده است. او از سال ۱۹۹۷ همواره در کابینه راست گرایان حضور داشته است و انبوهی از اقدامات نژاد پرستانه و جنایتکارانه در وزارتخانه های مختلف از وزارت راه و ترابری تا وزیر امور زیربنائی و امور خارجه و حالا وزارت جنگ در کارنامه اش دارد.
لیبرمن در خرداد ماه بعد از اختلاف نتانیاهو با یار دیرینش موشه یعلون که در کابینه ۳۴ اسرائیل در کسوت وزیر دفاع حضور داشت، وزارت جنگ را بر عهده گرفت. حالا او خود را نخست وزیر بالقوه آینده رژیم صهیونیستی می داند، او در این مدت به آمریکا نزدیک شده، رفتارهای تند خشونت بار علیه نیروهای مقاومت را مضاعف کرده است .
خشونت بیش از حد ارتش اسرائیل اگر چه مساله تازه ای نیست اما در این برهه زمانی قطعا شخصیت لیبرمن در اِعمال آن موثر بوده است، باید منتظر رفتارهای تند و خشونت بارتر لیبرمن بود.
۲- ایجاد شکاف بین نیروهای مقاومت
باریکه غزه سرزمینی با حدود ۳۶۰ کیلومتر مربع مساحت،۴۱ کیلومتر طول دارد و عرض آن نیز بین ۵ تا ۱۵ کیلومتر متغیر است، این باریکه پرتراکم ترین منطقه جهان است در این بخش کوچک که تحت شدیدترین محاصره های اسرائیل قرار دارد بیش از ۱۰۰ انجمن، هسته، سازمان و گروه مبارز وجود دارد، گروه هائی که گاهی تعداد آنها به ۱۰ نفر هم نمی رسد و از ایدئولوژی های شدیدا مختلف و گاها متعارض پیروی می کنند به گونه ای گه برخی از آنها در کنار تکفیری های سوریه و برخی دوشادوش مدافعان حرم علیه تروریست ها می جنگند. به هر تقدیر بزرگترین گروه مبارز غزه گروه حماس با ۲۰ هزار عضو رسمی است، پس از آن جهاد اسلامی با ۴ هزار مبارز و گروههای دیگر که عمدتا زیر ۱۰۰۰ نفر عضو دارند.
رژیم صهیونیستی، حماس را به عنوان نقطه کانونی دشمنان خود در غزه به حساب می آورد، رژیم صهیونیستی در تلاش است حماس را به همان ورطه ای بیندازد که جنبش فتح را انداخته است. به گونه ای که هم اکنون بخش عظیمی از جنبش فتح و دولت خودگردان، نقش نگهبان رژیم صهیونیستی در کرانه باختری را ایفا می کنند. این رژیم در ماههای اخیر بنا به ادعای خود و با وساطت ترکیه توافقات پنهانی متعددی را با حماس به انجام رسانده است، از جمله آنکه در قبال صلحی ۵ ساله، قول ساخت یک بندر شناور برای غزه را داده است. به هر تقدیر اسرائیل با حملات سنگین به غزه می خواهد این پیام را به حماس برساند که اگر خواهان بازشدن گذرگاه ها، ایجاد بندر، رفع محاصره و ایجاد فرودگاه است باید سایر گروه هائی که هیچ گونه مماشاتی با اسرائی را بر نمی تابند، ساکت کند.
اگر حماس در این دام گرفتار شود به معنای آن است که غزه با جنگ داخلی بین گروه های مبارز روبرو خواهد شد، دقیقا مانند جنگی که در سال ۲۰۰۷ بین حماس و فتح شکل گرفت و خسارات متعددی به جنبش مقاومت وارد آورد.
۳- تاثیر در روند انتفاضه سوم
انتفاضه سوم عملا از اکتبر ۲۰۱۵(مهر ۱۳۹۴) آغاز شده و تا کنون حدود ۲۵۰ شهید و بیش از ۱۷ هزار مجروح به بار آورده است، اگر چه محور انتفاضه در کرانه باختری است اما نظامیان رژیم صهیونیستی بنا به دلایل متعدد قادر به انجام عملیات های گسترده در کرانه باختری به شکلی که در غزه انجام میدهد نیست، حملات کوبنده رژیم صهیونیستی به غزه در واقع پیام غیر مستقیم به انتفاضه سوم است به این معنا که تل آویو حساسیت فوق العاده ای بر روی امنیت سرزمین های خود دارد و هر گونه ایجاد ناامنی از سوی فلسطینی ها با مشت آهنین همراه خواهد بود.
اسرائیلی ها انتفاضه سوم را ناشی از مقاومت و تاثیر گروه های مبارز حاضر در غزه بر روی کرانه باختری می دانند لذا از هیچ تلاشی برای جلوگیری از این الهام بخشی دریغ نمی کنند.
۴- پاسخ غیر مستقیم به اروپا
در ۶ سال اخیر رژیم صهیونیستی با وساطت آمریکا ۲ دور از گفتگوهای صلح را با دولت خودگردان انجام داده است یکی در سال ۲۰۱۰ و دیگری به مدت ۷ ماه که از اواسط ۲۰۱۳ تا اوایل ۲۰۱۴ به طول انجامید هر دو بار نیز با کارشکنی صهیونیستها به بن بست کشیده شد. این بار اروپائی ها با مرکزیت فرانسه تلاش دارند دور جدید گفتگوها را آغاز کنند، رژیم صهیونیستی به هیچ عنوان مایل به شرکت در این جلسات و مذاکرات نیست چرا که تل آویو می داند در حال حاضر بزرگترین حامی آنها یعنی آمریکا گرفتار تحولات داخلی و انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ است.
تل آویو با ادامه خشونت علیه انتفاضه سوم و حملات گاه و بیگاه به غزه تلاش دارد این پیام را به اروپائی ها برساند که "خود را خسته نکنید"، چرا که بدون حضور آمریکا مقامات تل اویو پای هیچ میز مذاکره ای نمی نشینند و آنرا به رسمیت نمی شناسند.
سخن پایانی:
مطالعه رفتار دو دهه گذشته رژیم صهیونیستی ثابت کرده است، صهیونیست ها در جنگ های پس از سال ۲۰۰۰ علیه فلسطینی ها، پیش از انجام جنگ، سیاستهایی در پیش گرفته اند که به نوعی محک زدن شرایط منطقه است، از طرفی معمولا این رژیم در آغاز ریاست جمهوری روسای جمهور آمریکا از جمله در سال ۲۰۰۰ و ۲۰۰۸ مبادرت به اقدام بزرگ نظامی کرده است، اینکه آیا اینبار نیز تهاجم اسرائیل به غزه به منظور سنجیدن واکنش کشورهای اسلامی بوده است یا خیر؟ آیا سال ۲۰۱۶ هم با جنگ رژیم صهیونیستی علیه فلسطینی ها همراه خواهد بود؟ سوالاتی هستند که تحولات آینده سرزمین های اشغالی آن را روشن خواهد ساخت.
نظر شما